3. سعدی به چند نفر تلفن داده بود و شب یکی شون زنگ زده و سعدی هم نمیدونست کدومه:
ملکا مها نگارا صنما بتا بهارا…
متحیرم ندانم که تو خود چه نام داری!
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
نویسندگان
آرشیو
آمار سایت